دیکشنری
داستان آبیدیک
عادت داشتن
english
1
general
::
to be in the habit of, accustomed to
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
عاجز
عاجز کردن
عاجز کننده
عاجزانه
عاجل
عاجلا
عاجلانه
عاجی
عادات
عادات خرید
عادات سفر
عادت
عادت اجتماعی
عادت خلاف اخلاق
عادت دادن
عادت داشتن
عادت زنانگی
عادت زندگی
عادت ماهانه
عادت ماهیانه زنان
عادت مرسوم
عادت های مطالعه
عادت کردن
عادتا
عادتا تکرار کردن
عادتی
عادل
عادلانه
عادلانه عمل کردن
عاده البلد
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید